گفتگو درباره واژه گزارش تخلف همایون نویسه گردانی: HMAYWN همایون . [ هَُ ] (اِخ ) نام دختر فغفور چین بوده که نریمان بدو عاشق شده و او به جهت اینکه دختر خاقان بوده با او سر فرودنمی آورده . (انجمن آرا) : کتایون خاقان تو را یار بس سخن از همایون مران بیش و بس .اسدی . واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۳۶ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۰ ثانیه واژه معنی همایون همایون . [ هَُ] (ص ) در اصل به معنی مبارک و فرخنده است . (انجمن آرا). خجسته . فرخنده . فرخ . فرخجسته . میمون : سپاه جهاندار بیرون شدندز کاخ هم... همایون همایون . [ هَُ ] (اِخ ) رجوع به همای و نیز رجوع به منظومه ٔ همای و همایون شود. همایون همایون . [ هَُ ] (اِخ ) از شعرای دربار سلطان یعقوب خان است و طبع نظم او نیکوست و خلق حمیده دارد و این مطلع از اوست :افتاده ام به کویش از آ... همایون همایون . [ هَُ ] (اِخ ) دهی است از بخش مرکزی شهرستان زنجان که 531 تن سکنه دارد. آب آن از قنات و چشمه و محصول عمده اش غله و سیب زمینی ا... همایون همایون . [ هَُ ] (اِخ ) دهی است از بخش پیرتاج شهرستان بیجار که 380 تن سکنه دارد. آب آن از چشمه و قنات و محصولش غله ، لبنیات و انگور است ... همایون همایون . [ هَُ ] (اِخ ) دهی است از بخش درمیان شهرستان بیرجند که 32 تن سکنه دارد. آب آن از قنات و محصول عمده اش غله است . (از فرهنگ جغرا... همایون همایون: در اوستایی: هومائوم humAum؛ در پارتی و مانوی: هومایُن humAyon به معنی دانا، با خرد، خردمند.*** فانکو آدینات 09163657861 همایون پی همایون پی . [ هَُ یوم ْ پ َ / پ ِ ] (ص مرکب ) فرخنده پی . فرخ پی . خجسته پی . مبارک قدم : دیدن ماه نو و عید بدو فرخ بادکه همایون پی و فرخ رخ و... همایون فر همایون فر. [ هَُ ف َ ] (ص مرکب ) دارای فرّ و شکوه . باشکوه : هم موفق پادشاهی هم مظفر شهریارهم مؤیدرای میری ، هم همایون فر همام . فرخی .عید ه... همایون کش همایون کش . [ هَُ ک ُ ] (اِخ ) دهی است از بخش کنگاور شهرستان کرمانشاهان که 50 تن سکنه دارد. آب آن از چشمه و محصول عمده اش غله است . (از ... تعداد نمایش: 10 20 50 100 همه موارد « قبلی صفحه ۱ از ۴ ۲ ۳ ۴ بعدی » نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود