گفتگو درباره واژه گزارش تخلف هم بوی نویسه گردانی: HM BWY هم بوی . [ هََ ] (ص مرکب ) هم بو. رجوع به هم بو شود. واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۱ ثانیه واژه معنی همبوی همبوی . [ هََ ] (اِخ ) زنی که در زمان ضحاک برادر خود را از بند ضحاک نجات داد. (برهان ). نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود