گفتگو درباره واژه گزارش تخلف همبوی نویسه گردانی: HMBWY همبوی . [ هََ ] (اِخ ) زنی که در زمان ضحاک برادر خود را از بند ضحاک نجات داد. (برهان ). واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۵ ثانیه واژه معنی هم بوی هم بوی . [ هََ ] (ص مرکب ) هم بو. رجوع به هم بو شود. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود