اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

همت

نویسه گردانی: HMT
همت . [ هََ ] (ع مص ) در روغن نهان شدن . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۶۵ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۴ ثانیه
عُلوّ همّت. بلندی همت. رجوع شود به علو و همت. مثال: "حال علو همت و کمال بسطت مُلک او از آن شایع تر است که در شرح آن به اِشباع حاجت اُفتد." (کلیله و دم...
همت پرست . [ هَِ م ْ م َ پ َ رَ ] (نف مرکب ) باهمت . بلندهمت : من غلام آن مس همت پرست که به غیر از کیمیا نارد شکست . مولوی .رجوع به همت شو...
نگون همت . [ ن ِ هَِ م ْ م َ ] (ص مرکب ) کنایه از دون همت . (آنندراج ) : نگون همتان را ز تو نور نیست .امیرخسرو (از آنندراج ).
بزرگ همت . [ ب ُ زُ هَِ م ْ م َ ] (ص مرکب ) بلندهمت . بلندآرزو. (ناظم الاطباء). آنکه طبع بلند دارد.بعیدالهمة. همام . (یادداشت بخط دهخدا) : خجسته ط...
عالی همت . [ هَِ م ْ م َ ] (ص مرکب ) آنکه همت عالی دارد. بلندهمت و شریف . بزرگوار. کریم و سخی . جوانمرد. (ناظم الاطباء) : گر از شمشیر برگردی ن...
شگرف همت . [ ش َ / ش ِ گ َ هَِم ْ م َ ] (ص مرکب ) که همت بزرگ و بلند دارد. عظیم همت : خاقانی ازین مختصران دست بداردر کار شگرف همتان دست برآ...
صاحب همت . [ ح ِ هَِ م ْ م َ ] (ص مرکب ) صاحب عزم . دارای اراده : و صاحب همت روشن رأی را گفت معانی کم نیاید. (کلیله و دمنه ). و رجوع به ه...
همت آباد. [ هَِ م ْ م َ ](اِخ ) دهی است از بخش ورامین شهرستان تهران که 95 تن سکنه دارد. آب آن از قنات و محصول عمده اش غله ، صیفی و چغند...
همت آباد. [ هَِ م ْ م َ ] (اِخ )دهی است از بخش ساوجبلاغ شهرستان کرج که 300 تن سکنه دارد. آب آن از قنات و محصول عمده اش غله ، بنشن ، چغند...
همت آباد. [ هَِ م ْ م َ ] (اِخ ) دهی است از بخش مرکزی شهرستان قزوین که 127 تن سکنه دارد. آب آن از قنات و محصول عمده اش غله و عدس ، و ک...
« قبلی ۱ صفحه ۲ از ۷ ۳ ۴ ۵ ۶ ۷ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.