هیماء
نویسه گردانی:
HYMAʼ
هیماء. (اِ) علم طلسم است . (غیاث اللغات ) (آنندراج ).
واژه های همانند
۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۸ ثانیه
هیماء. [ هََ ] (ع ص ) مؤنث هَیْمان . (منتهی الارب ). رجوع به هَیْمان شود. || دشت بی آب و بی نشان و بی راه . (منتهی الارب ) (آنندراج ). بیا...
هیما. [ هََ] (ع ص ) بیابان بی آب . (دهار). رجوع به هیماء شود.
هیم ا. [ هََ مُل ْ لاه ] (ع سوگند) سوگند با خدای . قسم به خدا. (منتهی الارب (از اقرب الموارد). ایم اﷲ، به ابدال . (از اقرب الموارد). رجوع به...