یأس . [ ی َءْس ْ ] (ع مص )
۞ نومید گردیدن و بریدن امید را. (از منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). نومید شدن . (تاج المصادربیهقی ) (ترجمان علامه جرجانی ). امید داشتن و بریدن امید را. (از شرح قاموس ): لاییأس من روح اﷲ. || دانستن و ظاهر شدن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). عِلم . (شرح قاموس ) (اقرب الموارد)
۞ : اء فلم ییئس الذین آمنوا. (قرآن
31/13)؛ یعنی آیا ندانستند ایشان که ایمان آوردند. (از ناظم الاطباء). || نازاینده گردیدن : یئست المراءة؛ نازاینده گردید آن زن . (از ناظم الاطباء).