اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

یأس

نویسه گردانی: YAS
یأس . [ ی َءْس ْ ] (ع مص ) ۞ نومید گردیدن و بریدن امید را. (از منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). نومید شدن . (تاج المصادربیهقی ) (ترجمان علامه جرجانی ). امید داشتن و بریدن امید را. (از شرح قاموس ): لاییأس من روح اﷲ. || دانستن و ظاهر شدن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). عِلم . (شرح قاموس ) (اقرب الموارد) ۞ : اء فلم ییئس الذین آمنوا. (قرآن 31/13)؛ یعنی آیا ندانستند ایشان که ایمان آوردند. (از ناظم الاطباء). || نازاینده گردیدن : یئست المراءة؛ نازاینده گردید آن زن . (از ناظم الاطباء).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۶ ثانیه
ماندگار در ذهن ها، کسی یا چیزی که وقتی با آن آشنا می‌شویم، کم کم ذهن ما را اشغال می‌کند؛ تا جایی که نمی‌توانیم به چیز دیگری فکر کنیم.
یاس کند. [ ک َ ] (اِخ ) دهی است از بخش بوکان شهرستان مهاباد، در 16500گزی خاور بوکان و 15000 گزی خاور شوسه ٔ بوکان به سقز با 221 تن سکنه . (...
« قبلی ۱ صفحه ۲ از ۲ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.