اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

یعقوب

نویسه گردانی: YʽQWB
یعقوب . [ ی َ ] (اِخ ) ابن متمسک . آخرین خلیفه ٔ عباسی که اسماً در مصر خلافت داشتند. سلطان سلیم در فتح مصر یعقوب را به استانبول آورد و او در همانجا درگذشت . (از قاموس الاعلام ترکی ).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱۰۶ مورد، زمان جستجو: ۰.۳۹ ثانیه
یعقوب . [ ی َ ] (ع اِ) کبک نر. ج ، یعاقیب . (از منتهی الارب ) (آنندراج ) (از دهار) (ناظم الاطباء) (برهان ) (از اختیارات بدیعی ) (غیاث ) (از مهذب ال...
یعقوب . [ ی َ ] (اِخ ) بیست ونهمین از امرای بنی مرین مراکش (819-827 هَ . ق .). (از طبقات سلاطین اسلام ص 50).
یعقوب . [ ی َ ] (اِخ ) ششمین از امرای آق قویونلو (884-896 هَ . ق .). (از طبقات سلاطین اسلام ص 227).
یعقوب . [ ی َ ] (اِخ ) ابن ابراهیم برزبینی ، مکنی به ابوعلی (409-486 هَ . ق .). از اهل برزبین بغداد بود. در اصول و فروع کتابهایی دارد و از آ...
یعقوب . [ ی َ ] (اِخ ) ابن ابراهیم بزاز بغدادی ، ملقب به جراب . محدث است . فرزندش اسماعیل بن یعقوب بن حسن بن عرفه ای و از وی حدیث کرده اند...
یعقوب . [ ی َ ] (اِخ ) ابن ابراهیم بن جمال الدین بن ابراهیم بختیاری حویزی .فقیه امامی . از آثار اوست : 1- الاعتبار فی اختصار الاستبصار. 2- حاشی...
یعقوب . [ ی َ ] (اِخ ) ابن ابراهیم بن سعد، مکنی به ابویوسف کوفی انصاری شاگرد ابوحنیفه . قاضی القضاة به زمان هارون خلیفه ٔ عباسی (113-182 هَ...
یعقوب . [ ی َ ] (اِخ ) ابن ابراهیم بن عیسی بن ابی جعفر منصور، مکنی و معروف به ابوالاسباط. از گویندگان دارالخلافه ٔ عباسیان در عراق و معاصر ما...
یعقوب . [ ی َ] (اِخ ) ابن ابراهیم بن کثیربن زیدبن افلح عبدی ، معروف به دورقی و مکنی به ابویوسف . در زمان خویش محدث عراق و از ثقات بود. ...
یعقوب . [ ی َ ] (اِخ ) ابن ابی سلمة قرشی تمیمی ، مکنی به ابویوسف و معروف به یعقوب الماجشون . از فقهای تابعی بود و از عبداﷲبن عمر و جز وی ر...
« قبلی صفحه ۱ از ۱۱ ۲ ۳ ۴ ۵ ۶ ۷ ۸ ۹ ۱۰ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.