یکسوم
نویسه گردانی:
YKSWM
یکسوم . [ ی َ ] (اِخ ) ابن ابرهة الاشرم . دومین ملک حبشی که بر یمن حکومت کرد. صاحب مجمل التواریخ والقصص می نویسد: «پس ابرهةبن الاشرم پادشاه گشت و او اصحاب الفیل است آنکه کیداو در تفصیل بود و اندر عهد او مولود پیغامبر بود علیه السلام . از بعد او پسرش یکسوم پادشاهی کرد و سیرت ایشان زشت گشت در یمن و بیداد پیشه گرفتند. یکسوم هفده سال پادشاهی کرد». (مجمل التواریخ والقصص ص 171).
واژه های همانند
۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۷ ثانیه
یکسوم . [ ی َ ] (ع ص ) اکسوم . روضة یکسوم ؛ مرغزار تر و تازه و نمناک . || مرغزار انبوه و برهم نشسته گیاه . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء).
یک سوم . [ ی َ / ی ِ س ِ وُ / س ِوْ وُ ] (اِمرکب ) سه یک . یک ثلث . ثلث . یک جزء از سه جزء چیزی .