یوسف
نویسه گردانی:
YWSF
یوسف . [ س ُ ] (اِخ ) ابن حسین بن محمدبن حسین ، معروف به ابن المجاور و مکنی به ابوالفتح و ملقب به نجم الدین . وزیر و ادیب و شاعر و اصلاً از شیراز بود ولی در دمشق پا به عرصه ٔ هستی نهاد و در همان شهر به سال 601 هَ . ق . درگذشت . مکتبی داشت که در آن به تعلیم اطفال می پرداخت و سلطان صلاح الدین او را به معلمی فرزندش عزیز برگزید. عزیز با وی سخت مأنوس شد و پس از مرگ پدر همین که به سلطنت رسید زمام اختیار ملک بدو سپرد. دروازه ٔ ابن المجاور در قاهره بدو منسوب است زیرا در آنجا خانه ای داشت . وی غیر از یوسف بن یعقوب ابن المجاور مورخ معروف است . (از اعلام زرکلی ).
واژه های همانند
۲۴۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۴ ثانیه
یوسف . [ س ُ ] (اِخ ) ابن یحیی شلجی . محدث است . از ابوعلی حسن بن سلیمان بن محمد بلخی روایت کرده و احمدبن عبداﷲ از وی روایت دارد. (از تاج ...
یوسف . [ س ُ ] (اِخ ) ابن یحیی قرشی بویطی ، مکنی به ابویعقوب . دوست امام شافعی و واسطةالعقد شافعیان بود و پس از مرگ امام شافعی در درس و ...
یوسف . [ س ُ ] (اِخ ) ابن یعقوب . از انبیای معروف بنی اسرائیل و یکی از دوازده فرزند یعقوب پیغمبر بود و حسن او شهرت جهانگیر داشت . به عزیزی ...
یوسف . [ س ُ ] (اِخ ) ابن یعقوب بن ابراهیم البغوی ، مکنی به ابویعقوب . فقیه و محدث است . حاکم و محمدبن نجید والد عبدالملک و عبدالصمد از اهل ...
یوسف . [ س ُ ] (اِخ ) ابن یعقوب بن اسماعیل بن حمادبن زیدبن درهم ازدی بصری بغدادی ، مکنی به ابومحمد. از حافظان حدیث بود و کتابی در این عل...
یوسف . [ س ُ ] (اِخ ) ابن یعقوب بن عبدالحق مرینی ،سلطان ناصرلدین اﷲ، مکنی به ابویعقوب . از پادشاهان دولت مرینی در مغرب اقصی بود. به سال 6...
یوسف . [ س ُ ] (اِخ ) ابن یعقوب بن محمدبن علی شیبانی دمشقی ، مکنی به ابوالفتح و ملقب به جمال الدین و معروف به ابن المجاور. مورخ و عالم ...
یوسف . [ س ُ ] (اِخ ) ابن یعقوب کنانی ، ملقب به حنونة. از عیسی بن حماد زغبة روایت کرده است . (از تاج العروس ).
یوسف . [ س ُ ] (اِخ ) ابن یعقوب وائلی . از فقهای شیعه و از مردم نجف بود. کتاب «اصول الفقه » در دو جلد از آثار اوست . یوسف به سال 1340 هَ . ق...
یوسف . [ س ُ ] (اِخ ) ابن یوسف بن سلامةبن ابراهیم بن موسی هاشمی عباسی موصلی ، ملقب به محیی الدین و مکنی به ابوالمحاسن و معروف به ابن زیل...