اجازه ویرایش برای همه اعضا

پری زاد

نویسه گردانی: PRY ZʼD
زاده شده از پری
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۴ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۳ ثانیه
پریزاد. [ پ َ ] (ن مف مرکب ) پریزاده . فرزند پری . پری نژاد.
پریزاد. [ پ َ ] (اِخ ) رجوع به پاریزاتیس و پروشات شود.
پریزاد. [ پ َ ] (اِخ ) نام کنیزک شیرین است .
تی تی پریزاد. (اِخ ) دهی از دهستان رودبنه است که در بخش مرکزی شهرستان لاهیجان واقع است و 120 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.