اجازه ویرایش برای همه اعضا

ثاقب

نویسه گردانی: ṮAQB
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱۴ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۲ ثانیه
ساقب . [ ق ِ ] (ع ص ) نزدیک و دور، از اضداد است . (منتهی الارب )(شرح قاموس ). القریب و البعید، ضد. (قطر المحیط).
صاقب . [ ق ِ ] (اِخ ) کوهی است . (منتهی الارب ) (معجم البلدان ).
ثاغب . [ غ ِ ] (ع ص ) نعت فاعلی از ثغب . نیزه زننده . || ذبح کننده .
ساغب . [ غ ِ ] (ع ص ) گرسنه . (منتهی الارب ) (شرح قاموس ) (آنندراج ). || گرسنه با تعب و مشقت . (منتهی الارب ).
« قبلی ۱ صفحه ۲ از ۲ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.