نقد کردن . [ ن َ ک َ دَ ] (مص مرکب ) متاعی را فروختن و بهایش را فی الحال پول نقد دریافت کردن . ضیاع و عقار و متاع یا چک و سفته ای را به پو...
چقاکبود نقد علی . [ چ َ ک َ دِ ن َ دِ ع َ ] (اِخ ) دهی است از بخش سنجابی شهرستان کرمانشاهان که در 19 هزارگزی جنوب خاوری کوزران و یکهزارگزی ...
سیاه سیم زراندود چون به بوته برند
خلاف آن به درآید که خلق پندارند
در مناطق غربی کشور حلوای کم ارزشی از نظر بها می پزند که تنها برای پر کردن شکم از شر گرسنگی می خورد و بس.
بنابراین اگر آدمی از شدت گرسنگی در حال مرگ...