اجازه ویرایش برای همه اعضا

نفس

نویسه گردانی: NFSʼMARH
عبارت است از ترکیب‌ دل‌ و جسم‌. به‌ این‌ معنی‌ که‌ وجود انسان از سه‌ بخش‌ ساخته‌ شده‌ است‌: 1ـ جان‌ (روح‌) که درون‌ دل‌ جای‌ دارد و باعث‌ حرکت‌ و زندگی‌ آن‌ است‌ و به‌ هیچ‌ روی‌ قابل‌ دیدن‌ نیست‌؛ 2ـ دل‌ (قالب‌ مثالی‌) که‌ آمیزه‌ای‌ از عقل‌، حواس‌ پنج‌ گانه‌ و حافظه‌ است‌ و از امواج‌ ساخته‌ شده‌ و درون ‌جسم‌ جای‌ دارد و فاصله‌ی‌ میان‌ سلول¬های‌ سازنده‌ی‌ جسم‌ را پر کرده‌ است‌. طول‌ امواج‌ دل،‌ در برخی‌ یکسان‌ و در برخی‌ متفاوت‌ است‌. هنگامی‌ که‌ کسی‌ بدون‌ دلیل‌ و تنها با دیدن‌، ازدیگری‌ خوشش‌ می‌آید، نشان‌ می‌دهد که‌ طول‌ موج‌ دل¬شان‌ یکی‌ است‌؛ و زمانی که کسی با دیدن دیگری، بدون علت از او خوشش نمی‌آید، نشانگر این است که طول موج دل¬شان با هم تفاوت زیادی دارد. 3ـ جسم‌. که برای‌ ادامه‌ی‌ زندگی‌، نیازهایی ‌مانند خوراک‌، پوشاک‌، مسکن‌، شهوت‌ و... نیاز دارد و نیازهای‌ خود را از ما (دل‌) درخواست‌ می‌کند.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱۶۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۷ ثانیه
نفس شمر. [ ن َ ف َ ش ُ م َ ] (نف مرکب ) رقیب .مراقب . گماشته بر کسی که جزئیات حال او را بنگرد.
نفس شوم . [ ن َ ف َ ] (ص مرکب ) آنکه گفتار او شومی و نحوست داشته باشد. (آنندراج ). آنکه گفتار وی شوم و نامبارک باشد. (ناظم الاطباء). نامبارک...
نیک نفس . [ ن َ] (ص مرکب ) نیک نهاد. نیک ذات . (آنندراج ). خوش نفس . خوش فطرت . (ناظم الاطباء). خوش ذات . (فرهنگ فارسی معین ).
نیم نفس . [ ن َ ف َ ] (اِ مرکب ، ق مرکب ) لحظه ای . زمانی بسیار اندک و کوتاه : پیش و پس اوراق جهان نیم نفس نیست خوش دل چه به عمر خود و مرگ...
گرمای نفس، . گرمی نفس
عِزّتِ نَفس. مناعت. شرافت. (منبع: فرهنگ فارسی معین). استکبار. مناعتِ طبع. عالیجنابی: "و فایده در تعلم حرمت ذات و عزت نفس است." (کلیله و دمنه). "در ...
همتای پارسی این دو واژه ی عربی، اینهاست: اژان انگر ožān angr (سغدی - اوستایی: angra) اژان اویت ožān evit (اوستایی: evita)***فانکو آدینات 09163657861
این اصطلاح تازى (اربى) است و سپارش مى شود بجاى آن از این ساخته هاى پیشنهادى بهره جویید ؛ منومندى Manomandi ( من(ضمیر اول شخص) + اومند(مند : پسوند)...
نفس‌گیر. {نَ فَ}. (نف مرکب ). ویژگی حرکات، حالات، مناظر، موقعیت‌ها و صحنه‌های هیجان‌انگیز و تکان دهنده. معمولا در تأئید و تحسین بکار رود. در انگلیسی b...
مسیح نفس. {مَ نَ فَ). (ص مرکب). //////////////// هوا گشت نَفَس گَشت و باد گشت ،گُشای دِرَخت سَبز بود و مُرغ گوسفند گشت به خروش آمد ***************** ح...
« قبلی ۱ ۲ ۳ صفحه ۴ از ۱۷ ۵ ۶ ۷ ۸ ۹ ۱۰ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
ونیزه مهسا
۱۳۹۱/۱۲/۱۳ Iran
0
0

نفس سرکش، امر کننده به زشتی و پلشتی


برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.