مهربان
نویسه گردانی:
MHRBAN
مهربان شهریار ایرانی مشهور به مهربابا. ایرانی الاصل. نام پدر شهریار ایرانی و نام مادر شیرین ایرانی.
تولد 1894 پونا_ هند ____ ترک جسم (وفات) 1969
مهربابا از سال 1925 تا پایان عمر سکوت کردند و با مریدان خود توسط یک تخته که روی آن حروف الفبا انگلیسی نوشته شده بود سخن میگفتند و بعدها تخته ی الفبا را نیز کنار گذاشته و با اشارات دست سخن میگفتند.
اوتار عصر
اطلاعات بیشتردر بخش "مهربابا کیست" در سایت [www.meherbabairani.com www.meherbabairani.com]
واژه های همانند
۱۰ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۳ ثانیه
مهربان . [ م ِ ] (ص مرکب ) بامحبت .بامهر. عاطف . عطوف . (دهار). مشفق . شفیق . (منتهی الارب ). حفی . رؤوف . (ترجمان القرآن ). با مهر و دوستی . اریحی...
مهربان . [ م ِ] (اِخ ) قصبه ٔ کوچک مهربان مرکز بخش و همچنین مرکز دهستان آلان برآغوش از شهرستان سراب ، واقع در 39هزارگزی باختر سراب و 14هزارگز...
مهربان .[ م ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان سوسن بخش ایذه ٔ شهرستان اهواز. با 175 تن سکنه . آب آن از چشمه و محصول آن گندم و جو است . (از فره...
مهربان . [ م َ رُ ] (اِخ ) مهروبان . بندری در شمال بندر دیلم حالیه . رجوع به مهروبان شود : هیچ بازرگانی به سیراف کشتی نیارست آورد از بهر ...
کسی که به دیگران محبت میکند
از واژه مهر + پسوند بان تشکیل یافته است که در مجموع به معنای نگهبان ایزد مهر می باشد.
مهربان سوز. [ م ِ ] (نف مرکب ) سوزنده ٔ عاشق . که موجب سوز و گداز عاشق شود. که محب را به سوز و گداز افکند : هریک از چهره عالم افروزی مهرسازی ...
مهربان کاری . [ م ِ ] (حامص مرکب ) محبت . || نیکی . || رحیمیت .
غریب مهربان . [ غ َ م ِ رَ ] (اِخ ) دهی است از دهستان چرداول بخش شیروان چرداول شهرستان ایلام ، که در 18هزارگزی جنوب خاوری چرداول کنار را...
ماهرویان یا مهرویان یا ماهروبان یا مهروبان بندری قدیمی و تاریخی در کوره قباد فارس قدیم بودهاست. موقعیت کنونی این شهر هندیجان، خوزستان میباشد. سابقه ...