فاطر. [ طِ ] (ع ص ) آفریننده . خالق . (زمخشری ). || آغازکننده در کار. (ناظم الاطباء). || (اِخ ) نامی از نامهای خدای تعالی . نوآفریننده . (مهذب...
فاتر. [ ت ِ ] (ع ص ) سست . زبون . ناتوان . || آب فاتر؛ آب نیمگرم . || خاطر فاتر؛ هوش کند و کم ادراک . (ناظم الاطباء). || طَرْف فاتر؛ چشمی ...
فاتر شدن . [ ت َ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) برآمدن . بالا آمدن . صعود کردن . (ناظم الاطباء).
فاتر کردن . [ ت َ ک َ دَ ] (مص مرکب ) دور کردن . ازاله .