اجازه ویرایش برای همه اعضا

احیا

نویسه گردانی: ʼḤYAR
احیا /'ahyā/ معنی = حی فرهنگ فارسی عمید مترادف و متضاد ۱. زندهسازی ۲. تهجد، شبزندهداری، مساهرت برابر فارسی کاهش فعل بن گذشته: احیا داشت بن حال: احیا دار دیکشنری انگلیسی ترکی عربی reanimation, rebirth, regeneration, rehabilitation, rejuvenation, resurgence, resurrection, revitalization, revival, vigil
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۸ ثانیه
انرژی قابل احیاء. انرژی (کارمایه) قابل استفاده («کارمایۀ مفید») که از منابعی چون جریان های آب و باد و یا تابش خورشید بدست می آید، کارمایه قابل احیاء. ...
کارمایه قابل احیاء. انرژی (کارمایه) قابل استفاده («کارمایۀ مفید») که از منابعی چون جریان های آب و باد و یا تابش خورشید بدست می آید، انرژی قابل احیاء. ...
« قبلی ۱ صفحه ۲ از ۲ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.