اجازه ویرایش برای همه اعضا

مهجوب

نویسه گردانی: MHJWB
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۸ ثانیه
محجوب . [ م َ ] (ع ص ) بازداشته شده ٔ از بیرون آمدن . (ناظم الاطباء). پوشیده . مکسوف . مستور. در پرده کرده . درحجاب . مقابل آشکار و ظاهر : امیر...
حسین محجوب . [ ح ُ س َ ن ِ م َ ] (اِخ ) ادیب شاعر خطیب . متوفی در نجف 1298 هَ. ق . / 1871 م . دیوان شعر و «مجالس المواعظ» دارد. (اعلام الشیعه ٔ...
محمدجعفر محجوب (۱۳۰۳ تهران – ۱۳۷۴ لس آنجلس، کالیفرنیا[۱])، نویسنده، محقق، مترجم، مصحح، فرهنگ نویس، فرهنگ‌پژوه ایرانی، استاد دانشگاه در داخل و خارج ایر...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.