اجازه ویرایش برای همه اعضا

حیص و بیص

نویسه گردانی: ḤYṢ W BYṢ
حیص (با تلفظ hays و نیز heys) در فرهنگ معین وام‌واژه از عربی، مصدر لازم، به‌معنی کنار افتادن، به‌یک‌سو شدن. بیص (با تلفظ bays و beys) در مدخل مربوط به‌خود (حرف ب)، عربی، اسم، به‌معنی تنگی، گرفتاری. و ترکیب آنها: حیص و بیص به‌معنی گیرودار، سختی و تنگی، جنگ و غوغا، کشاکش آمده است. جالب توجه آنکه ترکیب حیث و بیث . [ ح َ ث ُ ب َ ] (اِ مرکب ، از اتباع ) گیرودار. به‌نقل از ناظم الاطباء در لغتنامه وجود دارد. اما از آنجا که بیث معنی ندارد، در ترکیب آن را از اتباع دانسته است. ترکیب حیص بیص (بدون واو عطف) در لغتنامه مدخلی مستقل دارد، تقریباً به‌تفصیل. اما امروز کسی این ترکیب را بدون عطف به‌هم به‌کار نمی‌برند، به‌همین سبب نیز آن را در لغتنامه نمی‌یابند.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۹ ثانیه
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
حیث و بیث . [ ح َ ث ُ ب َ ] (اِ مرکب ، از اتباع ) گیرودار. (ناظم الاطباء).
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.