۳۳۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۶۳ ثانیه
سنگ قبر. [ س َ گ ِ ق َ ] (ترکیب اضافی ، اِ مررکب ) سنگ که بر زبر قبر نهند و گاه بر آن نام صاحب قبر و تاریخ وفات بر آن نقر کنند. (یادداشت ب...
سنگ سفید. [ س َ س ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان گلمکان بخش طرقبه ٔ شهرستان مشهد. دارای 127 تن سکنه . آب آن از قنات . محصول آنجا غلات ، بنشن ...
سنگ سفید. [ س َ س ِ ] (اِخ ) مرکز دهستان قصبه بخش حومه ٔ شهرستان سبزوار. دارای 950 تن سکنه . آب آن از قنات . محصول آنجا غلات و پنبه . شغل ا...
سنگ سفید. [ س َ س ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان دره صیدی بخش اشترینان شهرستان بروجرد. دارای 328 تن سکنه . آب آن از قنات و چشمه و محصول آنجا...
سنگ سفید. [ س َ س ِ ] (اِخ ) دهی است از بخش خوانسار شهرستان گلپایگان . دارای 310 تن سکنه . آب آن از قنات و محصول آنجا غلات ، لبنیات و شغل ...
سنگ سبو. [ س َ گ ِ س َ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) قوسی گوید: نزد درویشان اهل طریق اصطلاحی است که هرکه بی طریقی کند او را سنگ سبو کنند و آن...
سنگ زور. [ س َ گ ِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) (اصطلاح پهلوانان ایران ) سنگی که بدست بر سر و دوش میگردانند. و صاحب مصطلحات الشعرا در تفسیر می...
سنگ راه . [ س َ گ ِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) مجازاً حائل و مانع از چیزی . (آنندراج )(از مجموعه ٔ مترادفات ص 228). مزاحم . مانع. انگل . (ناظم ا...
سنگ رعد. [ س َ گ ِ رَ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) کنایه از گلوله ٔ توپ و گلوله ٔ بادلیج . (برهان ) (آنندراج ). غلوله ٔ توپ کلان . (فرهنگ رشیدی ) ...
سنگ زخم . [ س َ گ ِ زَ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) حجر اعرابی و آن سنگی باشد مانند عاج چون بسحاق کنند و بر موضعی که خون از آن روان باشد بر...