مشاهده واژه گفتگو درباره واژه ویرایش واژه سابقه تغییرات گزارش تخلف شراب تلخ نویسه گردانی: ŠRʼB TLḴ این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید. واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. طاها محمد کوشان ۱۳۹۰/۰۳/۲۲ 0 0 کنایه است؛بعضی از ادویه ضد درد تلخ و بدخور که گاه گاهی برای بیماران سخت برای آرامش درد دهند.شراب تلخ نوشیدن کار آسان نیست، در نهایت سختی و مشقت وصعبیت کارها در زندگی، مردها دشوارترین راهکار گرنهند تا از آن سختی روزگار به دامن آرامش برسند و نفسی به راحتی بکشند. چنانچه حضرت حافظ فرماید:شراب تلخ میخواهم که مرد افگن بود زورشکه تا یکدم بیاسایم زدنیا و سرو شورش برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود