اجازه ویرایش برای همه اعضا

عقا

نویسه گردانی: ʽQA
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۵۷ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۴ ثانیه
ده آقا. [ دِه ْ ] (اِخ ) دهی است از دهستان کولیوند بخش سلسله ٔ شهرستان خرم آباد. واقع در 20هزارگزی باختر راه خرم آباد به الشتر دارای 240 تن ...
ده آقا. [ دِه ْ ] (اِخ ) دهی است از دهستان سربند پایین بخش سربند شهرستان اراک . واقع در 21هزارگزی جنوب خاوری آستانه .دارای 167 تن سکنه است...
واژه ای غیر مؤدبانه که برای تحقیر و اهانت به کار میرود. برای رد یا نفی نجابت و بزرگی افراد کاربرد دارد. گاهی به عنوان کلمه ندا (واژه ی ندا دادن به د...
لله آقا. [ ل َ ل َ/ ل ِ ] (اِ مرکب ) لله را به احترام لله آقا گویند.
لیل آقا. [ ل َ ] (اِخ ) دهی از دهستان گورک بخش حومه ٔ شهرستان مهاباد، واقع در هفتادهزارگزی جنوب خاوری مهاباد و 33هزارگزی خاور شوسه ٔ مهاباد ب...
ویس آقا. [ وِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان شهرویران بخش حومه ٔ شهرستان مهاباد واقع در 8500 گزی شمال شوسه ٔ میاندوآب به مهاباد دارای 345 تن س...
حسن آقا. [ ح َ س َ ] (اِخ ) از وزرای مازندران بود و ملا عزالدین جعفربن شمس الدین آملی کتاب حسنیه را به فارسی در اصول دین و فروع آن در 94...
قرق آقا. [ ق ُ رُ ] (اِخ ) دهی از دهستان اشیان بخش فلاورجان شهرستان اصفهان واقعدر 20000 گزی باختر فلاورجان و 4000 گزی راه شوسه ٔ مبارکه به...
بگم آقا. [ ب َ گ ُ ] (اِخ ) دهی جزء دهستان سهرورد بخش قیدار شهرستان زنجان . سکنه ٔ آن 180 تن . آب آن از چشمه سار و رودخانه ٔ محلی و محصول آن ...
جان آقا. (اِخ ) دهی است از دهستان آجرلو بخش مرکزی شهرستان مراغه . در 61 هزارگزی جنوب خاوری مراغه و 15 هزارگزی شمال خاوری شوسه ٔ شاهین دژ ...
« قبلی ۱ صفحه ۲ از ۶ ۳ ۴ ۵ ۶ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.