۵۷ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۵ ثانیه
حاج آقا. (اِخ ) محلّی در مشرق بستان آباد.
حاجی آقا. (اِخ ) مرکز بلوکات ثلاثه ٔ اوجان .
باغ آقا. [ غ ِ ] (اِخ ) باغی در زریسف کرمان از بناهای سیدابوالحسن بیگلربیگی . حکام کرمان خلعت دولتی را در آن باغ می پوشیدند. این باغ بعده...
قلعه آقا. [ ق َ ع َ ] (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان ماربین بخش سده شهرستان اصفهان ، واقع در 7 هزارگزی جنوب خاور سده و یک هزارگزی شمال راه...
قلعه آقا. [ ق َ ع َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان آیدغمش بخش فلاورجان شهرستان اصفهان ، واقع در 33 هزارگزی جنوب باختری فلاورجان در مسیر راه ب...
فضول آقا. [ ف ُ ] (اِ مرکب ) در تداول عوام ، آنکه در اموری که از حق و حد او بیرون است دخالت کند. (یادداشت بخط مؤلف ). فضول . رجوع به فضول ...
قاسم آقا. [ س ِ] (اِخ ) دهی است از دهستان مرغا بخش ایذه ٔ شهرستان اهواز. در 50هزارگزی باختری ایذه واقع است . سرزمین آن کوهستانی و هوای آن ...
کاظم آقا. [ ظِ ] (اِخ ) از نامهای مردان است .- امثال :کاظم آقا را کوظِم آقا خواندن (خُنْدَن )؛ چیزها را خلط کردن . (امثال و حکم دهخدا).
کاظم آقا. [ ظِ ] (اِخ ) (میرپنج ...) از صاحبمنصبان بریگاد قزاق در دوره ٔ مبارزه ٔ محمدعلیشاه با مشروطه خواهان . در تاریخ مشروطه ٔ ایران آمده است...
آقا داداش. بیانی متفاوت، ولی صمیمانه تر (و گاهی محترمانه تر)، از واژۀ داداش. هنگامی که منظور از «آقا داداش» بیانی محترمانه تر از «داداش» است، «آقا داد...