انضمامی
نویسه گردانی:
ʼNḌMAMY
در مقابل انتزاعی لفظ "انضمامی" Concrete=) که آنرا "متحقق" و ندرتاً "عینی" هم میگویند و ما آنرا اغلب به "غیرانتزاعی" ترجمه کردهایم) قرار دارد. یک شیئی وقتی انضمامی است که همان گونه که هست و به تجربه دریافته شده است در نظر گرفته شود، خواه در عالم خارج و خواه در تصور ذهن. هر "امر واقع" (fait=)، چه فیزیکی باشد چه روانی چه اجتماعی، انضمامی است، لیکن نسبت و رابطه آن با امری دیگر انتزاعی است. انضمامی جزئی و منفرد است و حال آنکه انتزاعی همیشه کلی است. این درخت، آن اسب، فلان انسان انضمامی است ولی "شیئیت" و "حیوانیت" و "انسانیت" انتزاعی است. تصور ذهنی (به صورت احساس یا ادراک یا تصویر) ممکن است هم انضمامی باشد و هم انتزاعی: وقتی انضمامی است که شیئی را به همانگونه که در عالم خارج و به تجربه دریافته میشود در نظر بگیرند و وقتی انتزاعی است (و در این صورت آنرا "مفهوم" میگویند) که یکی از عناصر آن شیئی جدا از دیگر عناصر یا مفهوم کلی آن جدا از مصادیق منفردش در نظر گرفته شود.
سارتر در کتاب "هستی و نیستی" میگوید: "انضمامی یعنی انسان در جهان".
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.