سمی . [ س َ می ی ] (ع ص ، اِ) هم نام . (غیاث ) (مهذب الاسماء) (منتهی الارب ) (ترجمان القرآن ترتیب عادل بن علی ص 59) (ناظم الاطباء). || همتا...
سمی . [ س ُ می ی ] (ع اِ) ج سماء، به معنی آسمان و آسمان خانه و جز آن . (آنندراج )(ناظم الاطباء) (منتهی الارب ). و رجوع به سماء شود.
سمی . [ س ُ ما ] (ع اِ) آوازی که در آن خیر باشد. (منتهی الارب ) (آنندراج ).
سمی . [ س َم ْی ْ ] (ع مص ) روان شدن برای شکار. (از منتهی الارب ) (آنندراج ).
سمی. (سَ مّ) [ ع - فا. ] (ص نسب .) 1 - زهر - آلود. 2 - هر ماده کشنده . فرهنگ فارسی معین.
شرکت پدیده تبار در راستای توسعهی فعالیتهای خود در کنار سمیتئاتر با نگاهی دیگر به آموزش از رویکردهای نوین خود تحت سمی آرت رونمایی کرد.
فعالیتهای ا...
چاه سمی . [ س ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان بهمئی بخش کهکیلویه ٔ شهرستان بهبهان که در 7 هزارگزی شمال باختری لک لک و 54 هزارگزی خاور راه ...
سمی انیمیشن از دو کلمه سمینار و انیمیشن اخذ شده است. سمی انیمیشن آموزشی کاربردی است که محتوی آن بر مبنای پژوهش و مشاوره حاصل می شود و جهت ایجاد درک به...
صمی . [ ص َم ْی ْ ] (ع مص ) برجای مردن . || فرودآمدن کسی را کاری . (منتهی الارب ). || ما صماک علیه ؛ کدام چیزی برداشته است تو را بر وی ....