تفهس
نویسه گردانی:
TFHS
پارسایی کردن،جوانمردی کردن
واژه های همانند
۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۸ ثانیه
تفحص . [ ت َ ف َح ْ ح ُ ](ع مص ) واپژوهیدن . (تاج المصادر بیهقی ) (زوزنی ) (دهار) (مجمل اللغة). پژوهش . (صحاح الفرس ). بازکاویدن . (منتهی الارب ) ...
تفحص کنان . [ ت َ ف َح ْ ح ُ ک ُ ] (ق مرکب ) در حال جستجو. درحال پژوهش : از خانه بیرون آمد تفحص کنان ، که طبیب عشق را دکان کدام است . (سند...
تفحص کردن . [ ت َ ف َح ْ ح ُ ک َ دَ ] (مص مرکب ) پژوهش کردن . تجسس کردن . پی جویی کردن . کاوش کردن . بازجستن : بونصر با وی خالی کردو احوال ...