اجازه ویرایش برای همه اعضا

توبره

نویسه گردانی: TWBRH
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۴ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۱ ثانیه
توبره . [ رَ / رِ ] (اِ) بمعنی کیسه که در آن دانه انداخته بخورد اسپان دهند و به عربی آن را مِخْلاة گویند و به فارسی تبره به حذف واو نیز ...
توبره ریز. [ رَ ری ] (اِخ ) دهی است از دهستان بیلوار که در بخش کامیاران شهرستان سنندج واقع است و 412 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ا...
توبره ریز. [ رَ ری ] (اِخ ) دهی از دهستان کوهدشت است که در بخش طرهان شهرستان خرم آباد واقع است و 600 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ا...
تنگ و توبره . [ ت َ گ ُ رَ / رِ ] (اِ مرکب ، از اتباع ) مجموع لوازم ستوری . لوازم اسب و غیره . (یادداشت بخط مرحوم دهخدا).
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.