اجازه ویرایش برای همه اعضا

صندوق

نویسه گردانی: ṢNDWQ
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۲۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۳۳ ثانیه
صندوق پیل . [ ص َ ق ِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) هودج پیل که بر آن نشینند. (آنندراج ). برجی که بر پشت پیل نهند. (ولف ذیل کلمه ٔ صندوق ). مح...
صندوق داری . [ ص َ ](حامص مرکب ) عمل صندوقدار. رجوع به صندوق دار شود.
صندوق خاکی . [ ص َ ق ِ ](ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) کالبد. تن . بدن : چون نیندیشی که بی حاجت روان پاک راایزد دانا در این صندوق خاکی چون دمید.ن...
صندوق آراء. [ ص َ ق ِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) صندوقی که در جایهای معینی نهند تا مردم نام کسانی را که بنمایندگی می گزینند در کاغذی نوشته ...
صندوق ساعت . [ ص َ ق ِ ع َ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) نام آلتی از آلات ساعت . (مفاتیح العلوم ). جعبه ای که دستگاه ساعت در آن قرار دارد و آن...
صندوق سینه . [ ص َ ق ِ ن َ / ن ِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) سینه که در حفظاسرار و علوم و مطالب همچون صندوق است : کتاب فضل ز صندوق سینه بی...
صندوق صدقات (به انگلیسی: Charity box)، صندوقی است معمولاً فلزی که برای گردآوری صدقات مردم، در مکان‌هایی خاص در شهرها نصب می‌شود.[نیازمند منبع] تنها بخ...
صندوق آهنین . [ ص َ ق ِ هََ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) صندوقی که از آهن ساخته باشند.
صندوق اعانه . [ ص َ ق ِ اِ ن َ / ن ِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) صندوقی که در جای معین نهند تامردمان به تبرع پولی در آن افکنند کمک مستمند ر...
صندوق الشهادة. [ ص ُ قُش ْ ش َدَ ] (اِخ ) رجوع به تابوت سکینه و تابوت عهد شود.
« قبلی ۱ صفحه ۲ از ۳ ۳ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.