۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۶ ثانیه
مزبور. [ م َ ] (ع ص ، اِ) نبشته . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). نبشته شده و در پیش ذکر شده و مذكور و در پیش گفته شده . (ناظم الاط...
مضبور. [ م َ ] (ع ص ) جمل مضبور؛ شتر استوارخلقت . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). و رجوع به مضبر شود.
مذبور. [ م َ ] (ع ص ) نوشته شده . (آنندراج ). در پیش گفته شده . سرغنه . (ناظم الاطباء). مزبور. مکتوب . نعت مفعولی است از ذبر. رجوع ذبر شود.