۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۴ ثانیه
کفلمه . [ ک َ ل َ م َ / م ِ ] (اِ) (اصطلاح عامیانه ) سفوف . (یادداشت مؤلف ).- کفلمه کردن ؛ چیزی را در کف دست نهادن و خرد کردن و به دهان ر...
در مناطق ترک نشین بطورعامیانه به جلق(استمنا)،کفلمه میگویند.که از کف+لمه تشکیل میشود.