طبل تو خالی
نویسه گردانی:
ṬBL TW ḴALY
کنایه از این است در صورت ظاهر کار پر مدعا بودن اما در انجام آن ناتوان بودن است.
بسر برشو این گنبد آبگون را - بهم بشکن این طبل خالی میان را (پروین اعتصامی)
برآورد صافی دل صوف پوش - چو طبل از تهیگاه خالی خروش (سعدی)
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.