وند
نویسه گردانی:
WND
در حالت پسوند وابسته شهر وند=وابسته بشهر احمد وند =وابسته به احمد
واژه های همانند
۵۷ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۹ ثانیه
ولکه وند. [ وَ ک ِ وَ] (اِخ ) دهی از بخش سنجابی شهرستان کرمانشاهان . سکنه ٔ آن 400 تن است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5).
یوسف وند. [ س ِوَ ] (اِخ ) نام یکی از دهستانهای بخش سلسله ٔ شهرستان خرم آباد است . این دهستان در باختر بخش واقع و محدود است از خاور به دهستا...
آدینه وند. [ ن َوَ ] (اِخ ) (ایل ...) رجوع به طرهان (ایل ...) شود.
اسحاق وند. [ اِ وَ ] (اِخ ) کوهی و ناحیتی به هرسین . در ده نو اسحاق وند نزدیک کرمانشاه در دخمه ٔ کوچکی حجاری برجسته ای است که صورت شخصی ر...
دیزه وند. [ زِ وَ ] (اِخ ) دهی است از دهستان ژاوه رود بخش زراب شهرستان سنندج با 250 تن سکنه . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 5).
خیری وند. [ وَ ] (اِخ )یکی از طوایف پشتکوه از ایلات کرد ایران است . (یادداشت مؤلف ). رجوع به جغرافیای سیاسی کیهان ص 70 شود.
ارزونی وند. [ ] (اِخ ) رجوع به راکی شود.
مدملیل نام تیره ایست از طایفه راکی (بابادی باب)از قوم بختیاری. مدملیل وند ِ از نژاد مدملیل.
نظرعلی وند. [ ن َ ظَ ع َ وَ ] (اِخ ) دهی است از دهستان رومشکان بخش طرهان شهرستان خرم آباد. در 37هزارگزی جنوب غربی کوهدشت ، در جلگه ٔ معتدل ه...
همایون وند. [ هَُ وَ ] (اِخ ) ایل کرد از طوایف پشتکوه . (جغرافیای سیاسی کیهان ص 70).