وند
نویسه گردانی:
WND
در حالت پسوند وابسته شهر وند=وابسته بشهر احمد وند =وابسته به احمد
واژه های همانند
۵۷ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۵ ثانیه
شمس الدین وند. [ ش َ سُدْ دی وَ ] (اِخ ) نام ایلی کرداز طوایف پشتکوه . (از جغرافیای سیاسی کیهان ص 70).
سراج الدین وند. [ س ِ جُدْ دی وَ ] (اِخ ) نام تیره ای از طایفه ٔ یاراحمدی هفت لنگ . (جغرافیای سیاسی کیهان ص 73).
قلعه زین وند. [ ق َ ع َ زین وَ ] (اِخ ) از دههای اشرف . (ترجمه ٔ مازندران و استرآباد رابینو ص 167).
ده فیروزه وند. [ دِه ْ زِ وَ ] (اِخ )دهی است از دهستان نورعلی بخش دلفان شهرستان خرم آباد. واقع در6هزارگزی شمال نورآباد. دارای 360تن سکنه ...
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.
ابوالفضل ظهرهوند (زادهٔ ۱۳۳۸ تهران) سیاستمدار، دیپلمات و نظریهپرداز عقیدتی-سیاسی اهل ایران است. او در سمتهای مختلف از جمله معاون دبیر شورای عالی ام...
بی شبه و ند. [ ش ِ هَُ ن ِدد ] (ص مرکب ) (از: بی + شبه + و + ند) بی مثل و مانند. رجوع به شبه و ند شود.