آمان
نویسه گردانی:
ʼAMAN
نامی است . ناهی ترکمنی که در این قوم مستعمل است
واژه های همانند
۴۷ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۴ ثانیه
امان قهستانی . [ اَ ن ِ ق ُ هَِ ] (اِخ ) (ملا امان اﷲ) از شاعران قرن نهم هجری ومردی پرهیزکار و صاحب طبع لطیف بود. در یکی از دیههای اطراف نط...
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.
امان بن صمصامة. [ اَ ن ِ ن ِ ص َ م َ ] (اِخ ) ابن طرماح بن حکیم مکنی به ابومالک . از قبیله ٔ بنی طی و از شاعران عرب بود و چون جد وی طرماح ...
امان جان قزوینی . [ اَ جا ن ِ ق َزْ ] (اِخ )از شاعران قزوین و از طایفه ٔ حجازیه ٔ آن شهر است . به سال 950 هَ . ق . درگذشته است . این مطلع از ا...
امان الله خان اردلان حاکم قدرتمند وپرنفوذ کردستان درزمان قاجار که شهرسنندج درزمان او گسترش بسیاریافت ساخت مساجد دارالاحسان (مسجدجامع سنندج)و دارالامان...
میرزا امان الله خان بختیاری (مدملیل )فرزند آمحمد قلی مدملیل راکی از مجاهدین انقلاب مشروطه و مبارزین دوران استبدادصغیر (فرماندار جهرم و حاکم کرمانشاه ...
دریای عمان، خلیج عُمان، (نامهای دیگر: دریای مَکران یا خلیج مکران)، پهنهای آبی و خلیجی است که از غرب به تنگه هرمز، خلیج فارس و امارات متحده عربی از ش...