اجازه ویرایش برای همه اعضا

شوخ و شنگ

نویسه گردانی: ŠWḴ W ŠNG
شوخ و شنگ ؛ از اتباع . خوشگل و ظریف . زیبا و عشوه گر :
کنون هر عاشقی کو را می روشن به چنگ آمد
بطرف باغ همدم با نگاری شوخ و شنگ آمد.
فرخی .


بکنند رخ به ناخن بگزند لب به دندان
همه ساحران بابل ز دو چشم شوخ و شنگش .
خاقانی .
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.