تفویض اختیار
نویسه گردانی:
TFWYḌ ʼḴTYAR
واگذار کردن اختیار به دیگری ، انتقال پاره ای (و یا تمام) اختیارات از شخصی به شخص دیگر : رئیس جمهور در رابطه با کلیه مسائل جنگ به وزیر دفاع تفویض اختیار کرد (کلیه امور جنگ را به او واگذاشت یا کلیه اختیارات خود در زمینه جنگ را به وزیر دفاع واگذار کرد)
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.