فراگرد
نویسه گردانی:
FRʼGRD
فَراگرد. ا. فَراشُد، فَرایند، فَراروند، روند، روانه، رویداد، پویش، عمل، جریان، مرحله، شیوه. مترادفِ این واژه در زبان انگلیسی Process می باشد که سرچشمهٌ آن واژهٌ باستانی و جدیدِ فرانسویِ Procès است که خود بر گرفته شده است از کلمهٌ لاتینیِ Processus.
ب. (مخابرات) شخصی که از محدودهٌ اشتراک خود خارج شود و از خدمات تلفنِ همراه ("موبایل") شبکه ای دیگر استفاده کند. مترادفِ این واژه در زبان انگلیسی Roamer می باشد.
واژه های همانند
۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۵ ثانیه
فراگرد. [ ف َ گ َ ] (اِخ ) دریای بزرگی که بر گرد عالم میگردد و به جهت احاطه بر دور کره ٔ خاک به عربی آن رامحیط گویند و مملکت چین قریب به ...
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.