دئوس
نویسه گردانی:
DʼWS
دِئوس. این واژه از بُنواژه ایرانی دیو که در ایرانی باستان بگونه دَئیووَ گویش میشده است و در زبان یونانی واژه زئوس که خدای خدایان بوده و در زبان رومی باستان یووِ یا ژووه یا ژوپیتر که برابر با دیو پدر میباشد و در زبان لاتین دئوس از همین گرفته شده است. این واژه نهادِ ایرانی دارد و با واکهای لاتینی بگونه Theos نوشته می شود. پیشوند Theo (و یا The پیش از واکهای اوا دار)، در واژه هایی چون Theology و Theodidact، برگرفته شده از همین واژه ایرانی دیو می باشد.
واژه های همانند
۵ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۳ ثانیه
د ی و ث به انسان بی غیرتی اطلاق می شود که مانند خوکها از دیدن رابطه نامشروع همسر خود با مرد های اجنبی لذت می برد و برای نوامیس خود قوادی می کند. به عر...
دیوث . [ دَی ْ یو ] (ع ص ) قواد. دیبوب . آنکه مردان را بر زن خود وارد کند. آنکه درباره ٔ زن خود حسادت و غیرت نداشته باشد. این واژه از زبان ...
اژی دیوس . [ اِ ] (اِخ ) ۞ سردار گلی و رومی ، معاون ائتیوس و بزمان امپراطور ماژُریَن رئیس میلیس های گل و او پدر سیاگریوس است . (وفات 464 م...
مردی که در مقابل دریافت پول و وجه همسر یا ناموس خود را در اختیار مردهای دیگر قرار می دهد.
پومپه دیوس . [ پ ِ ] (اِخ ) از سرکردگان پارتی بعهد ارد اول پادشاه اشکانی . (ایران باستان ج 3 ص 2345).