اجازه ویرایش برای همه اعضا

آلیاژ

نویسه گردانی: ʼALYAŽ
همجوش، همبستک. فرهنگ واژه یاب. همیشه نمی توان اشیا را در حالت طبیعی خود کار گرفت بلکه گاه بهتر است آن ها را به گونه ای تغییر دهیم تا قابل استفاده گردیده، یا بهتر و بیشتر به کارمان آیند. این نکته بویژه در مورد فلزات صادق است. بسا اوقات که ناچار میشویم دو یا چند فلز یا ماده را با هم ترکیب کنیم تا فلز یا ماده دیگری که بیشتر به کارمان می آید شکل گیرد. آلیاژ فرانسه یا همجوش و همبستک فارسی یعنی فلز یا ماده ای که از ترکیب دو یا چند فلز یا ماده پدید آمده است. برای مثال، برنج، آلیاژ و فلزی است که از ترکیب « مس » و « روی » به دست آمده است. این دو فلز را گداختـه و چنان به هم آمیخته اند که فلز دیگری به نام برنج به دست آمده است. م. و. د
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۸ ثانیه
آلیاژ (فرانسه: Alliage) (در عربی خلیط، در اردو بهرت) یا هم‌جوشه، مخلوط یا محلول جامد فلزی متشکل از یک فلز اصلی که آن را فلز پایه می‌گویند با یک یا چند...
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.