اجازه ویرایش برای همه اعضا

علئ

نویسه گردانی: ʽLʼ
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۵,۷۸۳ مورد، زمان جستجو: ۱.۵۰ ثانیه
علی طائی . [ ع َ ی ِ ] (اِخ ) ابن محمدبن سعدبن محمدبن علی بن عثمان بن اسماعیل بن ابراهیم جبرینی حلبی طائی شافعی . مشهور به ابن خطیب الن...
علی صفوت . [ ع َ ص َف ْ وَ ] (اِخ ) ابن محمد خربوطلی میقاتی . او راست : شموس الادلة فی بیان سمت القبلة، که در سال 1319 هَ . ق . پس از مرگ مؤلف...
علی صوفی . [ ع َ ] (اِخ ) دهی است از بخش شیب آب ، شهرستان زابل . واقع در 12هزارگزی شمال باختری سکوهه ، و 10هزارگزی باختر راه شوسه ٔ زاهدان ب...
علی صقر. [ ع َ ص َ ] (اِخ ) أزهری . عالم در علم بیان بود. او راست : شرک الاَّمل لصید شوارد المسائل فی المعانی و البیان و البدیع، که در سال ...
علی صالح . [ ع َ ل ِ ] (اِخ ) دهی است کوچک از دهستان دیمچه ، بخش گتوند، شهرستان شوشتر. واقع در 13هزارگزی جنوب باختری گتوند، و یک هزارگزی شمال...
علی شیخ . [ ع َ ش َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان سکمن آباد، بخش حومه ٔ شهرستان خوی واقع در 47هزارگزی شمال باختری خوی ، و 2500گزی شمال راه ش...
علی شندی . [ ع َش َ ] (اِخ ) دهی است کوچک از دهستان تمین ، بخش میرجاوه ، شهرستان زاهدان . واقع در 18هزارگزی جنوب باختری میرجاوه و در کنار را...
علی عجم . [ ع َ ی ِ ع َ ج َ ] (اِخ ) (سید...) لقب علی بن صدرالدین موسی سیاهپوش صوفی است که در بیت المقدس بدین نام شهرت دارد. رجوع به ع...
علی عرب . [ ع َ ع َرَ ] (اِخ ) دهی است از دهستان چادگان ، بخش داران ، شهرستان فریدن . واقع در 32هزارگزی جنوب خاوری داران ، و 12هزارگزی جاده ...
علی عرب . [ ع َ ع َ رَ ] (اِخ ) وی فقیه و منجم و طبیب بود و نزد محقق کرکی تحصیل کرده در اصفهان اقامت گزید. او در سال 940 هَ . ق . در قید ح...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.