۵,۷۸۳ مورد، زمان جستجو: ۱.۵۳ ثانیه
علی حدة. [ ع َ ] (اِخ ) ابن احمدبن حسن مذحجی ، مشهور به حدة و مکنّی به ابوالحسن . رجوع به علی مذحجی شود.
علی جان . [ ع َ ] (اِخ ) (خواجه ...) وی از بزرگان خراسان بود. و در سال 928 هَ . ق . از جانب امیرخان ، با چند تن از بزرگان دیگر نزد طهماسب میرزا...
علی جلی . [ ع َ؟ ] (اِخ ) ابن امراﷲبن عبدالقادر حمیدی رومی ، مشهور به ابن حنائی . رجوع به علی حناوی زاده (ابن محمد...) شود.
علی بیک . [ ع َ ب َ ] (اِخ ) ابن امیر محمد برندق برلاس (میرزا...) وی از شاهزادگان تیموری بود. هنگامی که محمد بابرشاه در حال مرگ بود و می خو...
علی بیک . [ ع َ ب َ ] (اِخ ) ابن قراعثمان . وی بعد از پدرش امیر قراعثمان ، بر دیاربکر حاکم بود و پس از او پسرش حسن بیک به حکومت آنجا رسید که ...
علی بیک . [ ع َ ب َ ] (اِخ ) چاکرلو. وقتی شاه اسماعیل صفوی پیش از رسیدن سلطنت برای زیارت مرقد جدش شیخ صفی الدین به اردبیل رفت ، این علی...
علی بیک . [ ع َ ب َ ] (اِخ ) ذوالقدرلو. وی پس از کشته شدن خلیل سلطان ذوالقدر، به امرشاه اسماعیل صفوی ، به حکومت آن شهر منصوب شد. (از حبیب ...
علی بیگ . [ ع َ ب َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان کوهپایه ، بخش بردسکن ، شهرستان کاشمر. واقع در 30 هزارگزی شمال بردسکن . ناحیه ای است کوهستانی ...
علی تپه . [ ع َ ت َپ ْ پ َ / پ ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان پنج هزاره ، بخش بهشهر شهرستان ساری . واقع در 3 هزارگزی خاور بهشهر و یک هزارگزی جنوب ...
علی تقی . [ ع َ ت َ ] (اِخ ) ابن احمدبن زین الدین بحری (علی تقی ...). رجوع به علی بحری شود.