۵,۷۸۵ مورد، زمان جستجو: ۱.۲۸ ثانیه
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.
نام یکی از اصیل ترین طوایف بختیاری هفت لنگ
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.
همتای پارسی این واژه ی عربی، این است: آشونیک āŝunik (پیشوند سنسکریت آ و واژه ی پهلوی شونیک)،***فانکو آدینات 09163657861
به طور کلی، مطلقا (فرهنگ بزرگ سخن) همتای پارسی این ترکیب عربی، اینهاست: اجاشا ájāŝā (خراسانی) آزپرم āzparam (سغدی: آذپرم āżparam)***فانکو آدینات 09163...
لازربن علی . [ زِع َ ] (اِخ ) دُن . نام مردی از اهالی طلیطله در قرن دوازدهم و سیزدهم میلادی . (الحلل السندسیة ج 2 ص 384).
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.
معتمد علی ا. [ م ُ ت َ م ِ دُ ع َ لَل ْ لاه ] (اِخ ) (الَ ...) رجوع به ابوالقاسم محمد المعتمد علی اﷲ و اعلام زرکلی ج 3 ص 910 شود.
معتمدعلی ا. [ م ُ ت َ م ِ دُ ع َ لَل ْ لاه ] (اِخ ) (الَ...) احمدبن متوکل علی اﷲ ملقب به المعتمد علی اﷲ مکنی به ابوالقاسم پانزدهمین خلیفه ٔ ع...