اجازه ویرایش برای همه اعضا

علئ

نویسه گردانی: ʽLʼ
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۵,۷۸۱ مورد، زمان جستجو: ۲.۱۴ ثانیه
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن حسین بن علی بن محمد بغدادی حائری ، مشهور به درویش . رجوع به علی بغدادی شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن حسین بن علی اصفهانی باقولی ضریر، مشهور به جامع و مکنی به ابوالحسن . نحوی بود. او راست : 1- کشف المشکلات و ایضاح ا...
علی . [ع َ ] (اِخ ) ابن حسین بن علی بیهقی حنفی ، ملقب به علأالدین و مکنی به ابوالحسن . رجوع به علی بیهقی شود.
علی . [ع َ ] (اِخ ) ابن حسین بن علی ترکی (علی بای ...)، مکنی به ابوالحسن . امیر تونس . رجوع به علی بای اول شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن حسین بن علی عیسی ، مشهور به ابن کوچک وراق . رجوع به علی عیسی شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن حسین بن علی عیسی فراء، مکنی به ابوالحسن . رجوع به علی فراء شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن حسین بن علی عوض مزیدی اسدی حلی . رجوع به علی عوض شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن حسین بن علی کاشفی . رجوع به علی کاشفی شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن حسین بن علی کرمانی . رجوع به علی کرمانی شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن حسین بن علی مسعودی ، مکنی به ابوالحسن . صاحب مروج الذهب . رجوع به مسعودی شود.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.