۵,۷۸۱ مورد، زمان جستجو: ۱.۸۰ ثانیه
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن سختویه بیهقی خسروجردی . رجوع به علی بیهقی شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن سدیر، علی بن محمدبن عبداﷲ، مکنی به ابوالحسن و مشهور به ابن سدیر. رجوع به علی بن محمدبن عبداﷲ شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن سراج بن عبداﷲ مصری ، مکنی به ابوالحسن . رجوع به علی مصری شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن سری بن صقربن حمل . محدث بود. (منتهی الارب ) (تاج العروس ).
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن سعدبن عبداﷲعسکری ، مکنی به ابوالحسن . رجوع به علی عسکری شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن سعدبن علی ، مکنی به ابوالحسن . وی یکی از امرای بنی نصر بود که از سال 629 تا 897 هَ . ق . در غرناطه حکومت کردند. او...
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن سعدبن علی بن عبدالواحدبن عبدالقاهربن أحمدبن مسهر موصلی ، مکنی به ابوالحسن و ملقب به مهذب الدین و مشهور به ابن ا...
علی . [ ع َ] (اِخ ) ابن سعدبن علی بن یوسف الغنی باﷲبن محمدبن أحمر، مکنی به ابوالحسن و ملقب به الغالب باﷲ، نام او بصورت «علی بن سعدبن ...
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن سعدبن محمد، مکنی به ابوالحسن و ملقب به الغالب باﷲ. از ملوک بنی الاحمر اندلس . رجوع به علی بن سعدبن علی بن یوسف ...
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن سعدالدین مسعودبن علی ابهری ، ملقب به صدرالدین . وزیر سلطان علاءالدین تکش . رجوع به صدرالدین علی ... شود.