اجازه ویرایش برای همه اعضا

صماع

نویسه گردانی: ṢMAʽ
صماع. املاءِ ناصحیح «صماء» و یا «سماع».
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱۴ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۸ ثانیه
سماع خانه . [ س َ ن َ / ن ِ] (اِ مرکب ) خانه ای که مخصوص است به آواز و رقص بخصوص اگر دراویش آنرا ترتیب دهند. (از ناظم الاطباء).
سماع کردن . [ س َک َ دَ ] (مص مرکب ) پایکوبی و رقص کردن : از سحر حلال او ظریفان کردند سماع با حریفان . نظامی .بلبل سماع بر گل بستان همی کن...
سمعاً و طاعةً. [ س َ عَن ْ وَ ع َ تَن ْ ] (ع ق مرکب ) یعنی نسمع و نطیع. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). بچشم . بالای چشم : خاتونی از عرب همه ...
پهلوانی سماع . [ پ َ ل َ س َ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) سرود و آوای خوش به پهلوی یا پارسی فصیح : بشنو و نیکو شنو نغمه ٔ خنیاگران بپهلوانی سماع...
« قبلی ۱ صفحه ۲ از ۲ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.