۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۶ ثانیه
موحش . [ ح ِ ] (ع ص )پژمان و اندوهگین کننده . نعت فاعلی از ایحاش . هرآنچه سبب شود اندوه و ملالت را. (ناظم الاطباء). اندوهگین کننده . (غیاث )...
موحش . [ م ُ وَح ْ ح ِ ] (ع ص ) نعت فاعلی از توحیش . آنکه سلاح و جامه از خود اندازد. || ویران کننده . (ناظم الاطباء). رجوع به توحیش شود. |...
خواب موحش . [ خوا / خا ب ِ ح ِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) خواب ترس آور. خواب دهشتناک . خواب وحشت افزای . رویای مخوف . (یادداشت مؤ لف ).