تاش
نویسه گردانی:
TAŠ
تاش. (ف) رد یا اثری که هر وسیله اثرگذار مانند قلم مو بر روی سطوح گذارد. اثر ضربه قلم روی کاغذ. اثر امتحانی و بدون شکل از پیش تعیین شده رنگ بوسیله ابزار اثرگذار بر سطح کاغذ. ضربههای پیاپی قلممو بر روی سطح نقاشی یا تابلو
واژه های همانند
۳۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۸ ثانیه
طاش گدوک . [ گ َ ] (اِخ ) موضعی است در جنوب تخت بنواحی شمالی بورد لیسک .
طاش فراش . [ ش ِ ف َرْ را ] (اِخ ) رجوع به تاش فراش شود.
طاش کبری زاده . [ ک ُ را دَ / دِ ] (اِخ ) از فضلای نامی کشور ترکیه است که در قرن دهم میزیسته .وی را کتابی است بنام شقائق النعمانیة فی علم...