چاچ
نویسه گردانی:
CAC
چاچ. (ا)، (زبان مازنی)، زیرشیروانی. چاچ. (ا)، (زبان مازنی)، زیرشیروانی. "پرچوک بزه کترره مومه دنیای چاچ بن کِچیک چله ره سر هاکنم گته چله سیو ومه" به کبوتری چنبره زده می مانم زیر شیراونی دنیا چله کوچک را سر کنم چله بزرگ -از سرما - سیاه می شوم (از: مریم دستداده)
واژه های همانند
۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۳ ثانیه
چاچ . (اِخ ) نام شهری از ترکستان نزدیک تاشکند مرکز جمهوری ازبکستان . مؤلف حدود العالم آرد: ناحیتی است بزرگ و آبادان و مردمانی غازی پیشه ...
مخفف شده به معنی چاکرم و مخلصم
تاشْکَنْد (نامهای دیگر: تاشکنت، چاچ، چاچکند، شاش) (به ازبکی: Toshkent، سیریلیک: Ташке́нт) پایتخت و بزرگترین شهر ازبکستان، همچنین پرجمعیتترین شهر آس...