کف کردن
نویسه گردانی:
KF KRDN
کف کردن. الف. (مص ل.) تولید کف شدن. ب. (عا.) عشقی شدن. (منبع: فرهنگ فارسی معین) پ. (اصطلاح عامیانه) از فرط تعجب مبهوت گشتن. توضیح: شاید این اصطلاح بر این اساس قرار داشته باشد که انسان در هنگام تعجب بطور ناخودآگاه صداهائی را از خود بروز می دهد (مانند «آه»، و غیره) که شباهت نزدیکی به صدای کف کردن مایعات را دارند.
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.