اجازه ویرایش برای همه اعضا

اوزان و مقادیر

نویسه گردانی: ʼWZʼN W MQADYR
اوزان‌ْ وَ مَقادیر، اصطلاحى‌ در تمدن‌ اسلامى‌ برای‌ واحدهای‌ اندازه‌گیری‌ کمیتهای‌ گوناگون‌. اندازه‌گیری‌ حجم‌ با پیمایش‌ یا «کیل‌»، در گذشته‌، افزون‌ بر مایعات‌، برای‌ جامدات‌ مانند غلات‌ نیز استفاده‌ مى‌شده‌ است‌. بر این‌ پایه‌، در بحث‌ از اوزان‌ و مقادیر تاریخى‌، 3 کمیت‌ وزن‌، حجم‌ و طول‌ به‌ عنوان‌ کمیتهای‌ اساسى‌ بررسى‌ مى‌شود. در منابع‌ تاریخى‌، اطلاعات‌ بسیاری‌ دربارة نسبت‌ واحدها به‌ یکدیگر وجود دارد که‌ در صورت‌ معلوم‌ بودن‌ هر یک‌، اندازة دیگری‌ معلوم‌ مى‌شود؛ اما برای‌ تعیین‌ واحدهای‌ پایه‌، به‌ اسنادی‌ ملموس‌ و قابل‌ اندازه‌گیری‌ چون‌ سکه‌، وزنه‌های‌ شیشه‌ای‌ و نظایر آن‌ نیازمندیم‌. همچنین‌ باید توجه‌ داشت‌ که‌ در مقایسه‌ با واحدهای‌ عرفى‌، واحدهای‌ شرعى‌ از ثبات‌ قابل‌ ملاحظه‌ای‌ برخوردار بوده‌، و در سرزمینهای‌ مختلف‌ اسلامى‌ به‌ طور مشترک‌ به‌ کار مى‌رفته‌اند.
واحدهای‌ وزن‌: در سرزمینهای‌ اسلامى‌، از دیرباز دو واحد «مثقال‌» با اصل‌ سامى‌ (نک: گزنیوس‌، و «درهم‌» با اصل‌ یونانى‌ دراخما1 به‌ عنوان‌ اصلى‌ترین‌ واحدهای‌ وزن‌ به‌ کار رفته‌اند. نسبت‌ مثقال‌ به‌ درهم‌ در منابع‌ شرعى‌ 10 به‌ 7، و در کاربرد عرفى‌ 3 به‌ 2 است‌. براساس‌ وزن‌ دو نمونة عینى‌ رطل‌ امویان‌ از 126ق‌ و سنگ‌ شیشة یک‌ قیراطى‌ عصر عباسى‌ِ مصر، برای‌ درهم‌ به‌ عنوان‌ واحد وزن‌، 125/3 گرم‌، و از آنجا برای‌ مثقال‌ شرعى‌، 464/4 گرم‌ به‌ دست‌ مى‌آید.
در جهان‌ اسلام‌ برای‌ اندازه‌گیریهای‌ دقیق‌تر از واحدهایى‌ چون‌ قیراط2 ( 1 24 مثقال‌)، شعیر یا گندم‌ ( 1 4 قیراط)، خردل‌ ( 1 6 شعیر)، فلس‌ ( 1 12 خردل‌) و فتیل‌ ( 1 6 فلس‌ یا 1 000 10 گرم‌) استفاده‌ مى‌شد.
در ایران‌، واحدهای‌ باستانى‌ دانگ‌ (پهلوی‌: ؛ danag معرب‌: دانق‌، 1 6 مثقال‌) و تسو (پهلوی‌: ؛ tasug معرب‌: طسوج‌، 1 4 دانگ‌) نیز کاربرد داشت‌ و به‌ عنوان‌ واحدی‌ بزرگ‌تر از مثقال‌، باید از واحد هند و ایرانى‌ سیر/استیر (پهلوی‌: یاد کرد که‌ 1 40 من‌ تبریز و برابر 24/74 گرم‌ و اخیراً به‌ طور رسمى‌ 75 گرم‌ است‌ (هینتس‌، .(33
رایج‌ترین‌ واحد میانه‌ برای‌ وزن‌، رطل‌ (یونانى‌: لیترون‌3)، برابر با 12 اوقیه‌4 است‌. در عرف‌ حجاز در آستانة ظهور اسلام‌ هر اوقیه‌ برابر 40 درهم‌ (پس‌ هر رطل‌ برابر 5/1 کیلوگرم‌) بود؛ اما در دورة عباسیان‌، به‌ تدریج‌ رطل‌ بغداد (برابر با 4 7 128 یا 130 درهم‌ معادل‌ 78/401 یا 25/406 گرم‌) در مناطق‌ مختلف‌ از جمله‌ حجاز رایج‌ ، و به‌ عنوان‌ رطل‌ شرعى‌ پذیرفته‌ شد (همو، 34-35 31, .(27-28,
در ایران‌ و بین‌النهرین‌ واحد «من‌» نیز تداول‌ داشته‌ است‌. متداول‌ترین‌ مقیاس‌ من‌ در ایران‌، من‌ تبریز برابر 3 کیلوگرم‌ بوده‌ که‌ تا امروز نیز کاربرد خود را حفظ کرده‌ است‌. واحد کوچک‌تر آن‌ چارک‌، برابر یک‌ چهارم‌ من‌ (750 گرم‌) است‌. از میان‌ واحدهای‌ بزرگ‌ توزین‌، قنطار5، با اصل‌ رومى‌، برابر 100 رطل‌ از پیش‌ از اسلام‌ در میان‌ اعراب‌ به‌ ویژه‌ برای‌ کمیت‌ بزرگى‌ از طلا به‌ کار مى‌رفته‌ است‌ (همو، 24 ؛ برای‌ کاربرد قرآنى‌، نک: آل‌ عمران‌ /3/75)؛ اما معمولاً برای‌ اوزان‌ کلان‌ در عربستان‌ واحد «حِمْل‌» (یک‌ بار شتر، معمولاً حدود 250 کیلوگرم‌) و در ایران‌، «خروار» (یک‌ بار خر» به‌ کار مى‌رفته‌ است‌؛ هر خروار در سده‌های‌ متقدم‌ اسلامى‌ در حدود 100 کیلوگرم‌ بوده‌، و در اصلاحات‌ غازان‌ خان‌، معادل‌ 3/83 تعیین‌ شده‌ است‌. امروزه‌ هر خروار 300 کیلوگرم‌ به‌ شمار مى‌آید (همو، .(13-15
واحد کلان‌ دیگر «بُهار» است‌ که‌ در دادوستدهای‌ بندری‌ تداول‌ داشته‌، و در بنادری‌ چون‌ هرمز و مراکز تجارتى‌ مرتبط با بندرها، چون‌ لار و مکه‌ به‌ کار مى‌رفته‌ است‌ و اندازة وزنى‌ آن‌ نسبت‌ به‌ جنس‌ کالاها میان‌ 207 تا 420 کیلوگرم‌ است‌ و ظاهراً اصل‌ مصری‌ دارد (ابوعبید، 4/164؛ کروم‌، 488 ؛ هینتس‌، .(8-10
واحدهای‌ طول‌ و سطح‌: اصلى‌ ترین‌ واحد اندازه‌گیری‌ طول‌ در سراسر جهان‌ اسلام‌، «ذراع‌» (از ابتدای‌ ساعد تا سرانگشتان‌) بوده‌ است‌؛ از مهم‌ترین‌ نمونه‌های‌ آن‌ ذراع‌ سوداء برابر 04/54 سانتى‌متر، و ذراع‌ شرعى‌ برابر 875/49 سانتى‌متر است‌ (همو، .(60-61 در ایران‌ واحدی‌ به‌ نام‌ ذرع‌ یا گز رواج‌ داشته‌ که‌ اندازة آن‌ میان‌ 94 تا 104 سانتى‌متر است‌. ذرع‌ شرعى‌ نیز 8/79 سانتى‌متر بوده‌ است‌. واحدهای‌ ریزتر طول‌، گره‌ ( 1 16 ذرع‌) و اصبع‌ یا انگشت‌ ( 1 24 ذرع‌) است‌. وجب‌ یا شبر، واحد خرد دیگری‌ برای‌ طول‌ است‌ (همو، 64 62, .(54,
برای‌ سنجش‌ مسافتهای‌ طولانى‌ واحدهایى‌ چون‌ میل‌، الهام‌ گرفته‌ از نشانه‌های‌ میان‌ راه‌ برابر 4 هزار ذراع‌ شرعى‌ (ح‌ 2 کم) به‌ کار مى‌رفته‌ است‌. فرسنگ‌ یا فرسخ‌، واحدی‌ ایرانى‌ برابر با 3 میل‌ است‌؛ نیز برید (4 فرسنگ‌) فاصله‌ای‌ بود که‌ به‌ طور متوسط پیکى‌ در یک‌ روز مى‌پیمود (همو، 62-63 .(55, اندازه‌گیری‌ سطوح‌، ذرع‌ مربع‌ است‌؛ با این‌ حال‌، واحدهای‌ مستقلى‌ نیز در دستگاههای‌ اندازه‌گیری‌ جهان‌ اسلام‌ برای‌ اندازه‌گیری‌ سطح‌ واحدهایى‌ مستقل‌ از واحدهای‌ طول‌، همچون‌ جریب‌ و قفیز نیز کاربرد داشته‌ است‌. هر جریب‌ شرعى‌ 592 ،1م2، و هر قفیز 1 10 جریب‌ بوده‌ است‌ (همو، .(65-66
واحدهای‌ حجم‌: ایرانیان‌ برخلاف‌ اعراب‌ در داد و ستد بیشتر روش‌ توزین‌ را بر اندازه‌گیری‌ حجم‌ ترجیح‌ مى‌نهاده‌اند، حتى‌ در مواردی‌ که‌ واحدهایى‌ برای‌ پیمایش‌ غلات‌ به‌ کار مى‌رفته‌، پیمایش‌ صرفاً برای‌ تسهیل‌ اندازه‌گیری‌ بوده‌ است‌ (نک: رشیدالدین‌، 2/1465؛ هینتس‌، 52 .(49,
دو واحد پیمایش‌ صاع‌ و مُدّ، در عصر نبوی‌ در مدینه‌ کاربردی‌ وسیع‌ داشته‌ (نک: بخاری‌، 2/225؛ مسلم‌، 2/994)، و پس‌ از آن‌ نیز در اندازه‌گیریهای‌ شرعى‌، همواره‌ پراهمیت‌ بوده‌ است‌. صاع‌ شرعى‌، حجمى‌ در حدود 2/4 لیتر داشته‌، و خود برابر 4 مد بوده‌ است‌. گفتنى‌ است‌ که‌ اندازة صاع‌ شرعى‌، میان‌ مذاهب‌ اسلامى‌، به‌ خصوص‌ میان‌ مالکیان‌ و حنفیان‌، محل‌ اختلاف‌ بوده‌ است‌ (فیومى‌، 1/415؛ هینتس‌، 51 .(45-47,
واحد کُرّ که‌ از عصر بابلیان‌ در بین‌النهرین‌ کاربرد داشته‌، اصلاً واحدی‌ برای‌ پیمایش‌ غلات‌ بود و در عصر اسلامى‌، هر کر برابر 60 قفیز دانسته‌ شده‌ است‌. در منابع‌ فقه‌ شیعه‌، به‌ خصوص‌ کر در پیمایش‌ آب‌ مورد توجه‌ قرار گرفته‌ است‌ (کلینى‌، 3/2-3؛ هینتس‌، .(42-43
نظارت‌ بر اوزان‌ و مقادیر: نظارت‌ بر اندازه‌گیری‌ همواره‌ مورد توجه‌ شریعت‌ و نیز حکومتها بوده‌ است‌. در جهان‌ اسلام‌، نخستین‌ تکیه‌ها بر ضرورت‌ دقت‌ ورزیدن‌ در توزین‌ و کیل‌، در قرآن‌ کریم‌ بازتاب‌ یافته‌ است‌ (نک: الرحمن‌ /55/8 -9؛ مطففین‌ /83/2-3). دربارة جایگاه‌ اوزان‌ و مقادیر در شریعت‌، باید گفت‌ با آنکه‌ در برخى‌ از مباحث‌ مربوط به‌ طهارت‌، زکات‌، کفارات‌ و جز آن‌، بخشى‌ از احکام‌ بر پایة اندازه‌ها مبتنى‌ گشته‌اند، اما بیشترین‌ توجه‌ فقه‌ اسلامى‌ به‌ مبحث‌ واحدها، از باب‌ نظارت‌ بر مبادلات‌ و تأمین‌ حقوق‌ الناس‌ بوده‌ است‌. برخى‌ از فقیهان‌ نخستین‌، شخصاً در تدقیق‌ واحدها ایفای‌ نقش‌ کرده‌، و معیارهایى‌ را به‌ وجود آورده‌اند که‌ همین‌ امر منشأ انتساب‌ واحد به‌ نام‌ ایشان‌ بوده‌ است‌؛ به‌ عنوان‌ نمونه‌ مى‌توان‌ از «ذراع‌ الدور» منتسب‌ به‌ ابن‌ ابى‌ لیلى‌، «ذراع‌» بلال‌ بن‌ ابى‌ برده‌، و «صاع‌» ابن‌ ابى‌ ذئب‌ یاد کرد (نک: ماوردی‌، 152-153؛ ابن‌ اخوه‌، 148-149؛ هینتس‌، .(57-58
از همین‌ روست‌ که‌ موضوع‌ اندازه‌گیری‌ به‌ ویژه‌ در مبحث‌ حسبه‌ مورد توجه‌ فقیهان‌ قرار گرفته‌، و کوششهایى‌ برای‌ فراهم‌ آوردن‌ امکان‌ نظارت‌ بر اندازه‌گیری‌ به‌ عمل‌ آمده‌ است‌ (مثلاً نک: ابن‌ اخوه‌، 137 بب). افزون‌ بر آن‌، باید به‌ آثار مستقلى‌ اشاره‌ کرد که‌ از سوی‌ فقیهان‌، در باب‌ اوزان‌ و مقادیر و مطالعة آنها تدوین‌ شده‌ است‌ (برای‌ برخى‌ آثار، نک: آقابزرگ‌، 23/320-323؛ منزوی‌، 1/139-141).
نیاز به‌چنین‌ نظارتى‌ خلیفة دوم‌ را بر آن‌ داشت‌ تا در راستای‌ سامان‌ بخشى‌، به‌ تعیین‌ اندازه‌های‌ معیار برای‌ برخى‌ از واحدها، چون‌ درهم‌، ذراع‌ و قفیز دست‌ یازد (نک: ماوردی‌، 148، 153-154؛ ابن‌ اخوه‌، 141-142، 150) و در دوره‌های‌ بعد نیز غالباً بخشى‌ از اصلاحات‌ اجتماعى‌ در جهت‌ اعمال‌ نظارت‌ بر واحدها و شیوه‌های‌ اندازه‌گیری‌ بوده‌ است‌ (مثلاً اصلاحات‌ غازان‌ خان‌، نک: رشیدالدین‌، 2/1462 بب).
مآخذ: آقابزرگ‌، الذریعة؛ ابن‌ اخوه‌، محمد، معالم‌ القربة، به‌ کوشش‌ محمد محمود شعبان‌ و احمد عیسى‌ مطیعى‌، قاهره‌، 1976م‌؛ ابوعبید قاسم‌ بن‌ سلام‌، غریب‌ الحدیث‌، حیدرآباد دکن‌، 1384-1387ق‌؛ بخاری‌، محمد، صحیح‌، استانبول‌، 1315ق‌؛ رشیدالدین‌ فضل‌الله‌، جامع‌ التواریخ‌، به‌ کوشش‌ محمد روشن‌ و مصطفى‌ موسوی‌، تهران‌، 1372ش‌؛ فیومى‌، احمد، المصباح‌ المنیر، قاهره‌، 1347ق‌/1929م‌؛ قرآن‌ کریم‌؛ کلینى‌، محمد، الکافى‌، به‌ کوشش‌ على‌ اکبر غفاری‌، تهران‌، 1377ق‌؛ ماوردی‌، على‌، الاحکام‌ السلطانیة، قاهره‌، 1393ق‌/1973م‌؛ مسلم‌ بن‌ حجاج‌، صحیح‌، به‌ کوشش‌ محمد فؤاد عبدالباقى‌، قاهره‌، 1955م‌؛ منزوی‌، خطى‌؛ نیز:
, W. E., A Coptic Dictionary, Oxford, 1972; Gesenius, W., A Hebrew and English Lexicon, Oxford, 1955; Hinz, W., Islamische Masse und Gewichte, Leiden / K N ln, 1970.
احمد پاکتچى‌
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.